خلع سلاح هستهای بلاروس، قزاقستان و اوکراین یکی از موفقیتهای بزرگ پایان جنگ سرد و یکی از مهمترین پیروزیها برای منع گسترش سلاحهای هستهای بود. این کشورها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باید مشکل میراث هستهای شوروی را که در سرزمینهای آنها بهجا مانده بود، رفع میکردند. گرچه هر سه کشور همیشه مایل بودند از شر تسلیحات هستهای که از اتحاد جماهیر شوروی به ارث برده بودند، خلاص شوند، مسیرهایی که آنها برای خلع سلاح در پیش گرفتند، از نظر شرایط و زمان حذف این سلاحها تا حدودی متفاوت بود. پرونده اوکراین در میان این سه مورد، بیشتر مورد بحث قرار گرفته است، خاصه به دلیل جنگ امروز در اوکراین.
«کتاب وارث بمب» اثر ماریانا بودجرین، مطالعهای عالی درباره چگونگی روند خلع سلاح است. «بودجرین» با تکیه بر طیف گستردهای از منابع، به تفصیل، مذاکرات داخلی دولت اوکراین و مذاکرات فشرده بین ایالاتمتحده، روسیه و سه جمهوری غیرروسی را توضیح میدهد.
وی نشان میدهد چگونه دولت اوکراین متوجه شد که اگر میخواهد عضو کامل جامعه بینالمللی باشد، هیچ جایگزین عملی برای خلع سلاح ندارد، اما از سوی دیگر اوکراینیها معتقد بودند که کشورشان نباید بدون دریافت چیزی، سلاحها را کنار بگذارد. دولت اوکراین موضع ظریفی در مورد مسئله خلع سلاح اتخاذ کرد، زیرا آنها متعهد به خلع سلاح هستهای بودند، اما به دلایل حاکمیتی، میخواستند تأکید کنند که آنها «مالک» تسلیحات در قلمرو خود هستند، حتی اگر نمیتوانستند یا نمیخواستند از آنها استفاده کنند.
این اصرار بر مالکیت، تنشهایی را در روابط با آمریکا و روسیه ایجاد کرد و اوکراین را در برابر اتهامات نادرست «عقبنشینی» از تعهداتش قرار داد. اما در نهایت، اوکراین هرگز در موقعیتی قرار نگرفت که سلاحها را نگه دارد و نمیخواست هم این کار را بکند. ایالاتمتحده نمیخواست هیچ کشوری با سلاح هستهای از اتحاد شوروی فروپاشیده بیرون بیاید و واضح بود که آمریکا در این مورد مصالحه نخواهد کرد. اگر امروز در مورد خلع سلاح اوکراین صحبت میشود، اغلب بهعنوان داستانی هشداردهنده از آن استفاده میکنند، مبنی بر اینکه سایر کشورها نباید کاری را که اوکراین کرد، بکنند.
اندکی پس از آغاز تهاجم روسیه در سال ۲۰۲۲، جان اولیوت و توماس گرانت اعلام کردند، خلع سلاح اوکراین یک اشتباه بوده است: «اگر برنامه هستهای خود را رها کنید و امنیت خود را به تضمینهای رسمی و بازدارندگی متعارف بسپارید، با آینده خود قمار میکنید. اگر از سلاحهای هستهای خود دست بکشید، امنیت ملی خود را از دست دادهاید.»
بیلمکگورن از والاستریتژورنال پرسید: «اگر اوکراین پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از سلاحهای هستهای خود دست نمیکشید، آیا ولادیمیر پوتین جرات حمله به آن را داشت؟»
اما این طرز تفکر به دلایل متعددی نادرست است. همانطور که بودجرین نشان میدهد، واقعا هیچ گزینه جدیای برای حفظ سلاحهای هستهای موروثی بدون قرار گرفتن اوکراین در معرض انزوای بینالمللی وجود نداشت. این یک اشتباه برای مردم امروز است که خیال کنند اوکراین میتوانست این سلاحها را بدون متحمل شدن پیامدهای منفی سیاسی و اقتصادی شدید حفظ کند.
مشکل دیگر این است که هیچ تضمینی وجود ندارد اگر اوکراین هزینه بالایی برای نگهداری این تسلیحات میپرداخت، امنتر میشد. بلکه حتی در اختیار داشتن زرادخانه هستهای بزرگ جهان، احتمالا اوکراین را بیشتر به هدفی برای مداخله تبدیل میکرد.
بودجرین به نقل از بوریستاراسیوک، وزیر امور خارجه وقت اوکراین، میگوید: «برای اوکراین، حفظ سلاحهای هستهای، خلاف نظم جهانی بود.» وقتی منتقدان خلع سلاح استدلال میکنند که اوکراین باید به نحوی این زرادخانه را حفظ میکرد، آنها هزینههای هنگفت و فوری را که اوکراین برای انجام این کار با آن مواجه میشد، نادیده میگیرند.
اوکراین با نگه داشتن این تسلیحات نهتنها روابط خوب خود را با ایالات متحده و متحدانش در معرض خطر قرار میداد، بلکه بهطور غیرمستقیم بقای خود را نیز به خطر میانداخت.
منبع: اعتمادآنلاین
نظر شما